انجمن شاعران سايت!!!
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
آشنا هستم با سرنوشت تر آب ، عادت سبز درخت.
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید مبایل خرید ؟
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید مبایل خرید ؟
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
زندگی قافیه باران است ، من اگر پاییزم و درختان امیدم همه بی برگ شدند تو بهاری و به اندازه باران خدا زیبایی . . . !
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
ولی من سر بر آسمان خواهم داشت
تا چشم بر نور بگشایم.
تا چشم بر نور بگشایم.
Re: انجمن شاعران سايت!!!
ببخش مرا که محصور گشته ام در مرداب
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
بخششی در کار نیست با زبان خوش بپر ته آب
آب کو بابا اینی که می بینی هست سراب
نههههه ممد،درووخ میگی دلم شد در تب و تاب
بچه جون برو بازی تو بکن انقدر منو نده عذااااب
اینی که من میبینم احمد است یا شهاب؟
هادی جون بیا و به ما لطفی کن و بگیر بخواب
نرسی جیگر آمد از پشت کوه چون آفتاب
صدام کن ای صداقت پیشه بی بی گل مهتاااااااب
که احمد به من میگه هادی بیا برو بگیر بخواب
در راه بودم ديدم احمد چرمنگ را
آن مردک بیخود بی فرهنگ را
چنان که دادتان درآید می زنم بر سرتان تفنگ را
ای آقا تو حتی نمی تونی بزنی خرچنگ را
گشتم من از اين "را" دائم ملول
گوشه ای نشستم چو پسرکی خجول
قافیه دگرگون گشت کجایی پس هادیِ سوسول
بی خیاااال قافیه مصرع رو بچسب شنگول
چو ابران نباشد قافیه آید به چه کار؟
برادر جان قوی دار ایران هست بر قرار!
و چونان گذشت بر سر مردمان
می آید فرود چوب آن نامردمان
ای خاک بر سر نا مردمان
آه از این خدا بی خبران
اما امروز نیست روز نا امیدی
پس کاری بکن که می رسد امید جدیدی
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
----->
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
----->
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
وای همون امید جدیدی؟
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
پس نه داداش عباس جدیدی؟
سلام بر تو ای امید جدید
علیک سلام عزیز برای تو هم باید موبایل خرید
احمد آن بیچاره ی دور از وطن
هست همچون کلاغان خوش سخن
اوست که از دهانش می ریزد دائم دُر
اوست كه روي دماغش مي خورم سر
نه نه او آن دماغو نبود
گر بود هم،زیاد چماق نبود
اما چماغ جلوي دماغش پادشاهه
الحمدلله چشاش هر دوش سیاهه
آهای ای که چشمات سیاهه
اینی که داری میری راهه یا بیراهه
منم که چشمام سیاهه
خالی می بندی، قهوه ای یا سیاهه؟
منم که چشمم قشنگه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان