من و اذیتsoheil نوشته شده:سمیه...
اذیت می کنی ؟
چه حرفااااااااااااااااا
che bahal!Elham نوشته شده:بچه های نسل جدید خیلی بامزه هستن (ببین به کجا رسیدیم که نسل جدید می گیما!!!)
خواهر شوهر من اول دبیرستانه
پدر شوهرم واسش یه خط موبایل ثبت نام کرده بود که تازه دراومده
از اون طرف شوهرم هم که خطش 9121 هست خطشو داده به من یعنی اولین سری خط موبایل
خواهر شوهرم اومده بود خونه ما اصرار که بیا خطامونو عوض کنیم خط من سری جدیده بی کلاسه!!!!!!!!!!!!! من خط یک می خوام!!!!!!
شوهرم که نمی دونست خواهرش موبایل گرفته گفت شمارت چنده
خواهر شوهرم هم گفت 09127 .... شوهرم گفت اووووووووه بابا کلی واست کلاس گذاشته باید برات 935 یا 932 می خرید!!!
یهو خواهر شوهرم عصبانی شوهرمو نگاه کرد گفت یعنی تو می گی من نهصد و خچالت دست بگیرم!!!!!!!
شوهرم گفت نهصد و خجالت هم زیادیه نهصد و خفت واسه تو کافیه !!!!!!!!!!!!!!!!!!
منم مثل آدمای خنگ نگاشون می کردم و آخرش فهمیدم که نهصد و خجالت(0932) نهصد و خفت (0935)
خلاصه واسه ما بقول تهرانی ها که خط نهصد و بی کلاس (091 کد هر شهری) دست می گیریم این اصطلاحات بامزه بود
اونوقت كلي معروف مي شديsaviola نوشته شده:با پیشونی که نخوردی رو موزاییک زنبورم نیشت نزده بود!!!
راستی!!
یه بار میخواستم از کویت بیام!
یه مامان بزرگ هم باهامون میومد!
بعدش کسی همراهش نبود من دیدم ثواب کنم بد نیس!!
کیفش رو دستم گرفتم بریم تو سالن انتظار!
کیفمون از زیر اون چیزه مال تفتیش که رد شد کیف رو برداشتم برم که پلیسه گفت وایستا دو تا تفنگ تو کیفتون هست (کیف مامان بزرگ)
من فکر کردم داره شوخی میکنه!
بهش خندیدم کیفو برداشتم برم که اومد دنبالم صدام زد کیف رو ازم گرفت درش رو باز کرد!
دو تا تفنگ اسباب بازی توش بود در آورد گفت تفنگ اسباب بازی هم ممنوعه!
اون لحظه که پلیسه اون جوری اومد دنبالم یهو فکرم اکشن شد گفتم مامان بزرگ میخواسته هواپیما ربایی کنه حالا من به جاش گیر افتادم !!!
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان