گفتگو در مورد ادبیات فارسی ، مشاعره و موضوعات مرتبط
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 6 شهریور 1385, 5:03 pm
یه دختر معتاد اسپیکرش روشن بود از چلچراغ آویزون بود و مانتو می پوشید...
.
.
حمیده، گریه، افتضاح، گردش
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » دو شنبه 6 شهریور 1385, 8:50 pm
حمیده داشت بابت افتضاحش گریه می کرد که یکدفه یاد گردش دسته جمعی افتاد :lol
سهیل
کیف
سایت
موس
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » دو شنبه 6 شهریور 1385, 9:36 pm
سهیل می خواست بره تو سایت که یه دفه دید موس رو تو کیفش جا گذاشته...
.
.
حمیده، قفس، صورتی، بادبادک
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » دو شنبه 6 شهریور 1385, 10:52 pm
حميده تو قفس دلش بادبادک صورتي و پرواز داده...
past is non- existential, so is future. past is more,future is not yet,Only The Present is. it is always NOW- only The NOW exists.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » سه شنبه 7 شهریور 1385, 7:11 am
باران کلمه نگفته من می گم
پارچ
مدرسه
زنبیل
جواد
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » سه شنبه 7 شهریور 1385, 3:49 pm
جواد پارچ رو گذاشت تو زنبیل و رفت مدرسه...
.
.
باران، سکته، انتظار، مورچه
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » سه شنبه 7 شهریور 1385, 6:45 pm
مورچه که زیر باران انتظار آفتاب رو میکشید سکته کرد مرد
کفش
کنترل
NIVEA
حافظ
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » سه شنبه 7 شهریور 1385, 8:32 pm
NIVEA حافظ کنترل کفش شماست
لبو
مگس
شعر
دیوار
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
baran
- نزديكاي آخره
- پست: 177
- تاریخ عضویت: جمعه 6 مرداد 1385, 6:45 am
-
تماس:
پست
توسط baran » سه شنبه 7 شهریور 1385, 11:40 pm
به ديوار تکيه داده بود مو شعر ميخوندم و لبو ميخوردم.. اما مگه اين مگس _ مي زاشت..
دربند ميتينگ misscall آلبالو
past is non- existential, so is future. past is more,future is not yet,Only The Present is. it is always NOW- only The NOW exists.
-
soheil
- آخرشه !
- پست: 645
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:26 pm
- محل اقامت: silver_unicorn2007@yahoo.com
-
تماس:
پست
توسط soheil » جمعه 10 شهریور 1385, 5:39 pm
یکی بهم misscall زد که میتینگ بریم دربند آلبالو بخوریم.
.
.
دیفرانسیل، آدامس، شنا، تافتون
پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند از خرابی لانه اش نمی هراسد
<soheil>
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 11 شهریور 1385, 8:22 am
داشتم سر کلاس دیفرانسیل آدامس می خوردم به یاد نون تافتون که هوس شنا کردم
دوربین
کتاب
مورچه
هویج
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » شنبه 11 شهریور 1385, 8:41 am
با دوربین از کتابی که در آن مورچه هویج می خورد عکس گرفتم
کش مو
کفش
کتابحانه
کاریکاتور
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 11 شهریور 1385, 9:47 am
داشتم کش موهامو باز میکردم و کفشمو در می آوردم که یدفه کاریکاتورمو تو کتابخونه خونمون دیدیم
مجسمه
عکس
گربه
سوپر مارکت
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » شنبه 11 شهریور 1385, 12:04 pm
رفتم سوپرمارکت عکس مجسمه ای که گریه می کرد دیدم
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
TNZ
- پادشاه
- پست: 6111
- تاریخ عضویت: دو شنبه 9 مرداد 1385, 5:43 pm
-
تماس:
پست
توسط TNZ » شنبه 11 شهریور 1385, 12:06 pm
بستنی
کوه
نقاشی
دوچرخه
°°°°°°°°°|/
°°°°°°°°°|_/
°°°°°°°°°|__/°
°°°°°°°°°|___/°
°°° ____|___________
~~~\_SOMAYEH___//~~~
´¨¯¨`*•~-.¸,.-~*´¨¯¨`*•~-.¸,.
-
hamideht
- گروه وب سايت
- پست: 5034
- تاریخ عضویت: چهار شنبه 4 مرداد 1385, 8:08 am
پست
توسط hamideht » شنبه 11 شهریور 1385, 3:03 pm
با بچه ها قرار گذاشتیم با دوچرخه بریم کوه بستنی بخوریم و نقاشی کنیم
موس
چسب
نی نی
دیوونه
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » شنبه 11 شهریور 1385, 5:15 pm
نی نی دیونه رو موس من چسب ریخت
لاکپشت
شیراز
شکوفه
شارژر
-
saeedeh
- آخرشه !
- پست: 461
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 10:54 am
-
تماس:
پست
توسط saeedeh » شنبه 11 شهریور 1385, 6:31 pm
فصل بهار رفته بودم شیراز میون شکوفه ها لاکپشت دیدم خواستم باهاش حرف بزنم شارژ موبایلم تموم شد
زندگي هديه خداست به تو. طرز زندگي کردن تو، هديه ي توست به خدا
-
saeedeh
- آخرشه !
- پست: 461
- تاریخ عضویت: شنبه 7 مرداد 1385, 10:54 am
-
تماس:
پست
توسط saeedeh » شنبه 11 شهریور 1385, 6:32 pm
دوچرخه
خرمگس
هادی
بعد پنجم
زندگي هديه خداست به تو. طرز زندگي کردن تو، هديه ي توست به خدا
-
Elham
- آخرشه !
- پست: 931
- تاریخ عضویت: دو شنبه 16 مرداد 1385, 12:01 pm
پست
توسط Elham » شنبه 11 شهریور 1385, 8:59 pm
هادی موقع دوچرخه سواری با تو فکر بعد پنجم بود که با خرمگس تصادف کرد
نازنین
تقویم
جوش
حوله
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان