انجمن شاعران سايت!!!
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
----->
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
منم نرسی یل قهرمان
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کس نتواند کند مرا درمان
بسی رنج بردند در این سالها
در این بعد پنجم من بکردم کارها
که نرسی کنم عاقل و شیدا
هزار بار گفتم بیا پیش ندا
نیامدی جانم به قربانت آخه چرا؟
ای دریغ از تو که باشی اینقدر گدا
گدا بودنم نیست ننگ ای بشر
سرم رفت گیج ازدستت ای پسر!
برو دست از سر من یکی ور بدار
که احترام بزرگتر همیشه بدار
ور نه محمود را بینی بر سر دار
که تاراج محبت در سر مپندار
مکن گدایی محبت ز هر بی سر و پا
میکنم هر شب لِی لِی با دست و پا
تو کز محنت دیگران بی غمی
نیست کارت با چون من با غمی
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
ای خدا، ای فلک، ای طبیعت، شام تاریک ما را سحر کن...
Re: انجمن شاعران سايت!!!
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
Re: انجمن شاعران سايت!!!
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان
معرفت از درخت آموز که سایه از سر هیزم شکن هم بر نمی دارد
Re: انجمن شاعران سايت!!!
الا ای تو که موی بلند داری
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان
خدا بیامرزد رضا خان شاه را
یه خرمن ریش و چند بیل لوند داری
کم بزن بر سر دیگران دسته بیل
دست از سر مردم بیچاره بردار جان سبیل
برو کار کن مگو چیست کار
کاز این پس در این مملکت هستند همه بیکار
همه نه جان برادر خس وخاشاک بیکارند
مابقی در قافیه درحال کارند
می کشند با چوب مردم را
کی می کنند بیدار وجدان را؟
خدا باماست چه حاجت به نامردمان
بیا با هم رد شویم از تونل کندوان
خدا بیامرزد رضا خان شاه را
بیا ، و ظلمت ادراک را چراغان کن
که یک اشاره بس است
که یک اشاره بس است
چه کسی حاضر است؟
کاربران حاضر در این انجمن: کاربر جدیدی وجود ندارد. و 1 مهمان